- سما کار
- خدمتکار شرابخانه سبو کش میخانه، مطلق خدمتکار
معنی سما کار - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خدمتکار شرابخانه سبو کش میخانه، مطلق خدمتکار
خدمتکار میخانه، سبوکش میخانه
آزمند، آزین
مکار، نفاق کننده، منافق
چست چالاک
اشتباه کننده، سهو کننده، بزهکار، عاصی، گنهکار، مجرم
جایی که در آن سمن بسیار روید
کسی که در سواری ماهر و چابک بود
ساخنگر کسی که سیمان را در ساختمان به کار برد بنایی که دیوار ها را سیمان کشد
آن که سیاه کند مسود، بد کار فاسق، ظالم ستمکار
بی تجربه، کارنا آزموده
کسی که در اسب سواری چابک و ماهر باشد، چابک سوار، اسب سوار
پارسی است تلا کار زر کار زر گر آن که با طلا کار کند تذهیب کننده مذهب، چیزی که کار نقش و نگارش را از طلا ساخته باشند خانه طلا کار شمشیر طلا کار. چیزی را که کار نقش و نگارش از طلا باشد
اییار یاری کردن
هرکار: همه کار را بلد است
خجستگی، فرخنده
چالاک
بدکار، ظالم
بنّایی که کارش آجر چینی است و پایه و دیوار و سایر قسمت های ساختمان را با آجر می سازد
کارگر ساختمان که آن قسمت از کارهای ساختمانی را که سیمان در آن ها مصرف می شود، انجام می دهد
طماع، حریص
بدکار، گناهکار، فاسق، ستمگر، ظالم، بیدادگر، جبّار، ستمکار، گرداس، جائر، ستم کیش، ظلم پیشه، جفا پیشه
سیاهکار، بدکار، گناهکار، فاسق، ستمگر، ظالم، بیدادگر، جبّار، ستمکار، گرداس، جائر، ستم کیش، ظلم پیشه، جفا پیشه
هم آهنگ هم آواز
حیواناتی که دارای سم باشند زهر دار
ویژگی هر جانوری که دارای سم باشد مانند اسب و استر
کسی که کم کار کند مقابل پر کار، کم تجربه ناشی
آنچه که بود، یکی از انواع علاقه مجاز است که اعتبار آن لفظ در معنی غیر ما وضع له استعمال شود. ما کان نامیدن چیزیست بدانچه در گذشته بدان نام بوده و اکنون نیست ماند و آتوا الیتامی اموالهم یعنی آنان که سابقا یتیم بودند ولی اکنون بالغ شده اند
دو یا چندتن که بیک کار و شغل اشتغال دارند هم شغل هم پیشه، حریف رقیب: حدیث مدعیان و خیال همکاران همان حکایت زر دوز و بوریا بافست. (حافظ)، حریف کشتی: آری آری هوس کشتی همکار خوش است چارتکبیربرین عالم غدار خوش است. (گل کشتی) یا همکاران. (زردشتی) ایزدان یاور امشاسپندان مثلاایزد ماه ایزد گوش وایزد دارمهمکاران امشاسپند بهمن اند
دارای سم، زهردار، در علم زیست شناسی ویژگی هر جانوری که دارای زهر باشد مانند مار و عقرب